شگفتا !‌ درین شامگاهان وحشت / خدایان گشودند بر من دری را
از آن در ، نگه کردم آهسته در شب / به هر گوشه دیدم تن بی سری را
شما ای همه سرزمین های گیتی/ رهایی چه بخشید بد گوهری را ؟
ببندید ، چونان که دانید ، راهش/ جهان را مبرا کنید از گناهش
زمین می گدازد ز خشمی نهایی/ ز خشمی چو تاریکی شامگاهان
خوش آن لحظه ی تلخ و ‌آن روز شیرین/ که کیفر دهد خشم او بر گناهان
که در خاک و خون غوطه ور شد طبیعت
تمدن گر اینست ، کو بربریت: نادر نادرپور
*
(ترانه ی خشم طبیعت که در سال ۱۳۴۷ خورشیدی به مناسبت زلزله ی مهلک خُراسان و با دیدن تصاویری از این رخداد سروده شده است)
روز و شب دست دعــــا/ می بــــرم سوی خــــدا
کای خــدا از بندگــانِ پُرگناهت رو مـگردان/ قلب عالم را ز خَشم خــود ملرزان
گَـر بُـوَد بـر دوشِ ما بارِ گنـاهی/ اشکِ چـشم کودکان را کن نگاهی...
چشمه ســـاران خُشک اگر شد/تشنگان را در کویرِ غم مسوزان
در جـــهــــــانِ آفـــریــــــــــنـش/ خیـــمه گاه زاده ی آدم مسوزان
غــم به گیـــتی چیــره گشـــته
ای پـنـاهِ بی پـنـاهـان/ طاقتی ده/ آسِمان ها تیـره گشته
ای گُواهِ بی گناهان/ طاقتی ده/ زد به گردون ابرِ غَم چترِ سیاهی
رحمتـی ، بخشایشـی  ، لطفـی ، الهـی: رحیم معینی کرمانشاهی
*
بهـار میهـن مـا بـدتـر از زمـسـتان است/ به هر طرف نگری غارت گلستان است
کجـاسـت رحمـت رحمـان و یاری ایـزد/ عـنان قهـر طبیعت بدسـت شـیطان است
ز بـرف آب گـوارا شـود بـه جـو جـاری/ ولی بـه سینه ما نـوک تیغ و پیکان است
به ماه حـوت گیاهان ز خـواب بر خیزند/ برای مردم ما خواب مرگ و طوفان است
ز خشکـسالی دوران وطـن شـود ویـران/ زخشم بهمن و سیلاب، دل هراسان است
به سـوگ مردم پنجشیر و بامیان و تخار/ دو چـشم اهـل وطن مثل ابر گـریان است
ز ظلـم طالـب و قهــر طبـیعـتـم حـیـران/ که هر دو اوج مصیبت بلای دوران است
فـساد و جهل و تعصب که می کند بیداد/ همه زسستی ایمان وضعف وجدان است
طبیب رفته بـه خـواب عمیق خـرگـوشی/ بهر طرف مرض و درد و غم فراوان است
دل وطـن شـده چـون دامن شفـق خونین/ سـر شکسته مردم به روی سـندان است
جفـا و ظلـم و سـتم تـا بکی بـود جـاری/ گهی ز خشم طبیعت و یا ز انسان است
مکان رنج و عــزا و بـلا شــده مـیـهـن
که سـوز سینه بریان و آه و افغان است: رسول پویان سراینده ی افغانی
*
پس از تو نمونم برای خدا / تو مرگ دلم را ببین و برو
چو طوفان سنگین ز شاخه ی غم/ گل هستی ام را بچین و برو
که هستم من اون تک درختی/ که در کام طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش / ز خشم طبیعت شکسته
ندونستم این را به عالم/ نمی مونه عشقت برایم
که هستم من اون تک درختی/ که در کام طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش / ز خشم طبیعت شکسته
ندونستم ای بی خبر ز دلم/ که بی اعتباره وفای تو هم
که هستم من اون تک درختی/ که در کام طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش/ ز خشم طبیعت شکسته
تو اکنون ز عشقم گریزونی/ غمم را ز چشمم نمی خونی
ازین غم چه حالم ، نمی دونی... : هما میر افشار
*
ای ساربان ، ای کاروان ، لیلای من کجا می بری ؟/با بردن لیلای من ، جان و دل مرا می بری
ای ساربان کجا می روی ؟ لیلای من چرا می بری ؟ (۲)
در بستن پیمان ما ، تنها گواه ما شد خدا/تا این جهان ، بر پا بود ،این عشق ما بماند به جا
ای ساربان کجا می روی ؟ لیلای من چرا می بری ؟ (۲)
تمامی دینم به دنیای فانی، شراره عشقی که شد زندگانی
به یاد یاری خوشا قطره اشکی ، به سوز عشقی خوشا زندگانی
همیشه خدایا محبت دلها به دلها بماند ،بسان دل ما
که لیلی و مجنون فسانه شود حکایت ما جاودانه شود
تو اکنون ز عشقم گریزانی غمم را ز چشمم نمی خوانی/ از این غم چه حالم نمی دانی
پس از تو نمونم برای خدا تو مرگ دلم را ببین و برو
چو طوفان سختی ز شاخه ی غم گل هستی ام را بچین و برو
که هستم من آن تک درختی که در پای طوفان نشسته
همه شاخه های وجودش ز خشم طبیعت شکسته:  تلفیقی از محسن نامجو/ با بهره گیری از "ای ساربان"  سروده ی رحیم معینی کرمانشاهی و " تک درخت: همه شاخه های وجودش/ ز خشم طبیعت شکسته" سروده ی هما میر افشار
*
رباعی : خشم طبیعت
به مناسبت توفان های وحشتناک اخیر در آمریکا
 
توفان، چرا نشانه ی خشم_ طبیعت است
زیرا که معصیت به تن بس حکومت است
 
باید ، از ارتکاب_ گناهان ، حذر نمود
این چاره ی نهایی_ آن موج_ وحشت است
دکتر منوچهر سعا دت نوری
 
ترانه ها
ترانه ی خشم طبیعت - اجرا: پوران
https://www.youtube.com/watch?v=vtwj2kKsj58
ترانه ی " تک درخت: همه شاخه های وجودش/ ز خشم طبیعت شکسته "- اجرا: اکبر گلپایگانی
https://www.youtube.com/watch?v=lURWUAmchHA
ترانه ی " تک درخت: همه شاخه های وجودش/ ز خشم طبیعت شکسته" - اجرا: ستار
https://www.youtube.com/watch?v=6FxkfGP--VA
ترانه ی ای ساربان - اجرا: محسن نامجو
https://www.youtube.com/watch?v=sKLtyXIRnD4
مجموعه‌ ی گٔل غنچه‌ های پندار
http://saadatnoury.blogspot.ca/2017/09/blog-post_15.html