Image result for ‫ترانه ی "نيمه شبان تنها‬‎
ناگهان آمد به خاطر روزگاران گذشته...................... شد نمایان پیش رویم یاد دوران گذشته
چه عجب نسلی که ما بودیم با صد ها نشانه ........ عاشق_ فرهنگ و دانش همره شعر و ترانه
دوستداری بر طبیعت در کنار رود و دریا .................... یا میان باغ و اطراف بسا گل های زیبا
یا سوار ماشین دودی به پیرامون شاه عبدالعظیم ............. یا سر پل هم قدم با آشنایان_ قدیم
یا که در میدان تجریش خوردن سیخی جگر......لذتی می داد که میکردی هوس سیخی دگر
 یا همانجا بستنی و فال گردو و بلال ......... نوش_ جان می شد فراوان ای 
بسا فرخنده حال 
وز سرازیری مقصود بک بسوی باغ_ "خاله" ... جمعی از فامیل و آنجا دوغ و شربت در پیاله
یا به سربالایی "دربند" و از آنجا سر_ بند.............. کافه ها با دست پختی از مدیران هنرمند
یا گذشتن از میان_ سد کنکور با تلاشی پر دوام/ تا که تحصیلات_ عالی
زندگی سازد به کام
یا که شرکت در کلاسهای زبان وقت غروب ........... یا پژوهش در کتابخانه  برای شعر خوب
یا بسوی سبزه میدان و بسا بازارها .................... یا به آن میدان ارک_ پر خروش و پر صدا
یا به لاله زار و بازارش به منظور خرید ....... یا تماشای تئاتر و سینمایی که میبایست دید
از سه راه شاه به بالا رستوران ها سینماها ............. تا به آن پارک بزرگ و کافه ی چاتانوگا
مرکزی چون وعده گاه دختران و پسران ........................... یا مکانی از برای دیدن بازیگران
یا بسوی کافه فیروزه و شاعرهای نو ................... یا درون کافه جمشید با گروهی کافه رو
یا به کوچینی فرهاد و شنودی از صدای گرم او/ یا به باکارا تماشای جمیله
رقص های نرم او
از همان نسل ایم ما ، نسلی که بوده است ................... عاشق تفریح و کار و
شیوه های جاودانه
دکتر منوچهر سعادت نوری