بی‌هویت کردن ایرانیان،  "پاکسازی" ایران از نمادهای ملی همۀ ایرانیان و جایگزینی آن با نمادهای وارداتی و من درآوردی مذهبی یک گروه خاص  امر جدیدی نیست. از بدو انقلاب خوش عاقبت تا امروز روز این روند ادامه داشته. برای نمونه اینجا و اینجا.

چندی پیش هم در ایام دهۀ زجر (فجر) مجسمه فردوسی  بدستور شورای اسلامی شهر  و شهرداری سلماس  از میدان فردوسی این شهر کنده، بار کمپرسی شده (عکس ↑) و به مکان نامعلومی برده شد تا نام این میدان به "انقلاب" تغییر داده شود.

البته بعضی نمادها هستند که نقش حیاتی در وحدت ایرانیان و یکپارچه نگاهداری آنچه از ایران مانده را ایفا میکنند. یکی از آنها همین حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی یا به فهم پرولتاریا مآبانۀ احمد شاملو "ابوالقاسم خان فردوسی" است.

اطلاعیه شهرداری  در خصوص اعاده به حالت اولیه میدان فردوسی سلماس:

"... با توجه به اینکه این اقدام باعث تکدر خاطر برخی هموطنان ارجمند و نیز موجب سوءاستفاده اجانب و بدخواهان مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردیده ، با تدبیر و دستور استاندار محترم آذربایجان غربی ، تندیس این شاعر والامقام پس از اصلاح در اسرع وقت در محل قبلی خود نصب خواهد شد."

 

از قرار این "اعاده به حالت اولیه" دیشب انجام شده و فردوسی بازگشته است.

به عبارت دیگر، به همت ایرانیان، فاشیست های "اصلاح طلب" و غیرۀ ایرانی کُش و ایران ویران کُن  به غلط کردم گفتن افتادند. دَم ایرانیان گرم.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک