با ابطالِ قراردادِ ۱۹۱۹ میلادی وزارتِ جنگ و وزارتِ هندوستانِ بریتانیا به طرح کودتای ۱۲۹۹ خورشیدی روی آوردند و به تهّیهٔ مقّدمات آن پرداختند. کمیته‌ای تحت عنوان کمیته آهن یا کمیتهٔ زرگنده در تهران نیز به منظور تأمین این هدف شکل گرفت.

 ریاست این کمیته بر عهده سید ضیاءالدین طباطبایی و محل تشکیل جلسات نیز در زرگنده منزل وی بود.

اعضای اصلی کمیته آهن عبارت بودند از:

سید ضیاءالدین طباطبایی، میرزا محمودخان مدیرالملک (محمود جم)، دکتر منوچهرخان طبیب ژاندارمری (شوهرخواهر کلنل کاظم سیاح)، میرزا موسی خان رئیس خالصجات، سرهنگ مسعود کیهان. جمعی هم از تهران می‌آیند و می‌روند مانند ملک الشعراء بهار خراسانی، میرزا کریم خان رشتی، دکتر مؤدب الدوله، سید محمد تدین، ایپکیان ارمنی ... وستهال [ وستداهل] سوئدی .

روایتی موجود است حاکی از اینکه این کمیته دارای سه عضو خارجی یعنی ژنرال سر ادموند آیرونساید، کلنل هنری اسمایس و سِر والتر اسمارت نیز بوده است

یحیی دولت آبادی، کمیتهٔ زرگنده را قوه ایرانی سیاسی برای اجرای کودتای می‌داند و محمودخان مدیرالملک، سرهنگ مسعود کیهان، منوچهرخان طبیب و میرزا کریم خان رشتی را از اعضای آن معرفی می‌کند و معتقد است: «... کمیته زرگنده مرکز سیاست انگلیس است در تهران در قسمتی که باید به دست ایرانیان انجام بگیرد.»

نقلِ دیگر:

فصل تابستان است کارها بیشتر در ییلاق شمیران میگذرد و قلهک به مناسبت ییلاقگاه کارکنان  سفارت انگلیس محل توجه است. مدیر روزنامه رعد سید ضیا طباطبایی در خانه ییلاقی خود که نزدیک سفارت انگلیس اما در زرگنده است کمیته ای تشکیل داده مرکب از جمعی از ایرانیان و ارامنه دوست وهمفکر و خیال خود در سیاست داخلی و خارجی. این کمیته مخفی است ولی نگارنده دورادور به واسطه نزدیکی جایگاه ییلاقیم بخانه مزبور و بسبب شناسائی اشخاصی که به آن خانه روز و شب آمدوشد دارند و از روی آگاهی بر عاقبت کار کمیته آهن اصفهان که مرکزش به تهران منتقل شد بنام کمیته فولاد و ارتباطش با این حوزه بر جریان این کار آگاه هستم و حس کنجکاوی مرا بر آن میدارد که در کشف حقایق کوشش نمایم. بعضی از اعضای حوزه مزبور در قلهک و زرگنده منزل ییلاقی دارند مانند میرزامحمودخان مدیرالملک رئیس انبار ارزاق، دکتر منوچهرخان طبیب ژاندارمری، میرزا موسی خان رئیس خالصجات، مسعودخان رئیس ژاندارمری، جمعی هم از تهران میایند و میروند مانند ملک‌الشعرا بهار، میرزا کریم خان گیلانی، دکتر مودب‌الدوله کرمانی، سید محمد تدین بیرجندی، اپیکیان ارمنی و غیره.

و... بالجمله کمیته زرگنده مرکز سیاست انگلیس است در تهران در قسمتی که باید بدست ایرانیان انجام بگیرد. مشیرالدوله به این حوزه اهمیت نمیدهد آنها هم به واسطه روابط خارجی که دارند اعتنائی چندان به ریاست دولت وقت نمیکنند و تصور میکنند عمر ریاست او کوتاه است واین یک عزل و نصب موقتی است برای مصلحت وقت و طولی نخواهد کشید که مهره به طاس آنها خواهد افتاد...

و در آخر:

سردار محیی و برادرش رخت سربازی بلشویکی دربر نموده در برداشتن قدمهای سریع بلشویکی از هیچ کمونیست نمای شرور عقب نمیمانند. مفسدین رشت برای بدنام و منفور ساختن مسلک بلشویکی بعنوان آزادیخواهی شروع به عملیات کرده حکم میکنند زنان روگشوده بیرون بیایند اما این حکم اجرا نمیشود و حتی زنهای معلوم الحال که در غیر اینموقع چندان روبسته نبودند بعد از این روبسته بیرون میایند بلشویک نماهای رشت به گرفتن پول از مردم میپردازند و از هیچگونه تهدید کردن و آزار اشخاص پولدار دریغ نمیکنند، قبر میکنند و متمولین را در کنار قبرها حاضر کرده تکلیف ایشان را پرداختن وجوه ویا زنده به گور رفتن، معین میکنند این رفتار قوه‌ئی که اکنون زمام امور گیلان را در دست دارد سبب میشود که جمعی از متمولین خانه و زندگانی خود را رها کرده از گیلان فرارا بتهران میایند ورود این جمع فراری رشت در قزوین و تهران تولید هیجان مینماید خصوصا که خبر میرسد متجاسرین نزدیک منجیل رسیده رو به قزوین میایند.

بلی کمیته زرگنده با همراهی انگلیسیان سپهدار اعظم گیلانی را رئیس دولت میسازد قسمتی از ملیون هم که با آنها رابطه دارند دل خود را خوش میدارند که دوستان خود را به وزارت برسانند رئیس تازه دولت مجبور است هرچه انگلیسیان بگویند اطاعت کند. در اینوقت سیدضیا مدیر رعد و رئیس  کمیته زرگنده، واسطه  است میان رئیس دولت و سفارت انگلیس، پس رئیس الوزرا باید از واسطه هم حرف شنوی داشته باشد و مقاصد او و همدستانش را برآورد تا او هم بسفارتخانه انگلیس آمدوشد  کرده و کارهای وی را آنجا انجام دهد.

منبع:  یحیی دولت اّبادی، حیات یحیی، جلد چهارم، تهران: انتشارات فردوسی، ۱۳۶۱ خورشیدی.