دست و پا چلفتی تر از پلیسِ سوئد ـــ در اروپا نداریم، زود میخواستند پرونده را ببندند، مشخصهی یک عده بی تجربه و ترسو.
شناسایی اسلحههای قاتل و نحوهی شلیکِ گلولهها تا هادی چگونگی قتلِ پالمه را روشن کرد، ولی ساختِ فرضیهها توسطِ مردم و خبرنگاران؛ امان به کاراگاهان نداده و تقریبا هیچ نتیجهای خاص ـــ عاید نشد، سالها بعد قسمتی از این پرونده را در آرشیوِ پلیس سوئد دیدم (به اضافهی صحبت با روسای تحقیق، روسای دادستان، مامورانِ سرویس امنیتی سوئد و...).
حتی نشد روی گفتههای مردم حسابی باز شود، خیلیها شهادت دادند مبنی بر دیدنِ قاتل اما با جزئیاتِ دیگرِ صحنهی قتل ـــ جور نمیشد، در آخر توصیف خوبی از ظاهرِ قاتل ـــ بدست نیامد.
شخصی که دستورِ قتلِ پالمه را داده ـــ از هوش و ذکاوتِ وی وحشت داشته است، پالمه یا چیزی میدانسته و یا در شرفِ دانستنِ چیزی بوده که میخواسته آن را علنی سازد، یکی از نظریاتِ خرید و فروشِ اسلحه؟ نمیدانم ولی غیر از این نمیتواند باشد، پالمه نمیبایست حتی یک روزِ دیگر زنده باشد.
به گمان من مشکل اصلی این بود که چنین ترورهایی در سوئد دوران مدرن هرگز اتفاق نیافتاده بود . پلیس حتی در شب ترور محوطه را به روی مردم نبسته بود در حالیکه در تمام دنیا فورا دور و اطراف را به اصطلاح قفل می کنند. شما ببینید در سالهای دراز تحقیقات علاوه بر بازجویی ها و پرونده ها چند هزار صفحه ای که ذکرش رفت و پیدا کردن اسلحه های کمری در عمق رودخانه ها توسط غواص تعداد 134 نفر هم ادعا کردند که آنها پالمه را کشته اند. 29 نفر آنها اصلا خودشان به پلیس مراجعه و گفتند قاتل هستند! اما علاوه بر شایعات و گمانی زنی ها که «پ ک ک» یا قدرت های بزرگ یا حتی پلیس سوئد در این ترور دخیل بوده، بهرحال دو مظنون جدی در پرونده وجود داشت. دو مرد سوئدی به نامهای
Stig Engström -Christer Pettersson که هردو هم از دنیا رفته اند.
تراژدی قتل پالمه مثل قتل جان کندی یا آتش سوزی سینما رکس آبادان و ... هرگز عامل یا عاملان اصلی پیدا نشدند یا قرار نبود پیدا شوند.
حسین زاده جان؛ پلیسِ سوئد میبایست در همان ابتدا حرکتِ قطارها و فرودگاه را زیرِ نظر بگیرد، قاتل خیلی وقت داشته تا به راحتی از آنجا بگریزد.
نوع صحنهی قتل نشان دهندهای این است که قاتل فردِ کم تجربه و بی اطلاعی نبوده است، روی قتل پالمه کار شده و قاتل از برنامهی زندگی وی با خبر بوده است، ایرادِ بزرگِ دیگری که به سازمان امنیت سوئد گرفته میشود ـــ همین است، چطور برای یک آدمِ به این بزرگی؛ امنیتِ لازمه را ایجاد نکردند؟
چرا پالمه چیزی به معتمدینِ خودش نگفته است؟ هیچ گونه مدرکی دالِ بر اینکه در واقعیت پالمه به روی چه چیزی کار میکرده ـــ نیست، این همه حرف زده و گفتند، ولی نه مدارکی کشف شده و نه کسی چیزی میدانسته است، هر چه بوده ـــ آنقدر عمیق پاکسازی شده که به گمانم هیچگاه نفهمیم علتِ ترورِ پالمه چه بوده است.
Please login or register to be able to flag this cartoon.
لطفا دسته بندی که ارتباط نزدیکتری با نظر شما در مورد این مطلب دارد را انتخاب نمایید. ما آن را بررسی نموده و تصمیم گیری خواهیم نمود. ضمنا از این قابلیت سوء استفاده ننمایید. از آن در مواردی استفاده نمایید که نگرانی شدیدی در مورد محتوای یک مطلب دارید.
دست و پا چلفتی تر از پلیسِ سوئد ـــ در اروپا نداریم، زود میخواستند پرونده را ببندند، مشخصهی یک عده بی تجربه و ترسو.
شناسایی اسلحههای قاتل و نحوهی شلیکِ گلولهها تا هادی چگونگی قتلِ پالمه را روشن کرد، ولی ساختِ فرضیهها توسطِ مردم و خبرنگاران؛ امان به کاراگاهان نداده و تقریبا هیچ نتیجهای خاص ـــ عاید نشد، سالها بعد قسمتی از این پرونده را در آرشیوِ پلیس سوئد دیدم (به اضافهی صحبت با روسای تحقیق، روسای دادستان، مامورانِ سرویس امنیتی سوئد و...).
حتی نشد روی گفتههای مردم حسابی باز شود، خیلیها شهادت دادند مبنی بر دیدنِ قاتل اما با جزئیاتِ دیگرِ صحنهی قتل ـــ جور نمیشد، در آخر توصیف خوبی از ظاهرِ قاتل ـــ بدست نیامد.
شخصی که دستورِ قتلِ پالمه را داده ـــ از هوش و ذکاوتِ وی وحشت داشته است، پالمه یا چیزی میدانسته و یا در شرفِ دانستنِ چیزی بوده که میخواسته آن را علنی سازد، یکی از نظریاتِ خرید و فروشِ اسلحه؟ نمیدانم ولی غیر از این نمیتواند باشد، پالمه نمیبایست حتی یک روزِ دیگر زنده باشد.
RedWine گرامی
به گمان من مشکل اصلی این بود که چنین ترورهایی در سوئد دوران مدرن هرگز اتفاق نیافتاده بود . پلیس حتی در شب ترور محوطه را به روی مردم نبسته بود در حالیکه در تمام دنیا فورا دور و اطراف را به اصطلاح قفل می کنند. شما ببینید در سالهای دراز تحقیقات علاوه بر بازجویی ها و پرونده ها چند هزار صفحه ای که ذکرش رفت و پیدا کردن اسلحه های کمری در عمق رودخانه ها توسط غواص تعداد 134 نفر هم ادعا کردند که آنها پالمه را کشته اند. 29 نفر آنها اصلا خودشان به پلیس مراجعه و گفتند قاتل هستند! اما علاوه بر شایعات و گمانی زنی ها که «پ ک ک» یا قدرت های بزرگ یا حتی پلیس سوئد در این ترور دخیل بوده، بهرحال دو مظنون جدی در پرونده وجود داشت. دو مرد سوئدی به نامهای
Stig Engström -Christer Pettersson که هردو هم از دنیا رفته اند.
تراژدی قتل پالمه مثل قتل جان کندی یا آتش سوزی سینما رکس آبادان و ... هرگز عامل یا عاملان اصلی پیدا نشدند یا قرار نبود پیدا شوند.
حسین زاده جان؛ پلیسِ سوئد میبایست در همان ابتدا حرکتِ قطارها و فرودگاه را زیرِ نظر بگیرد، قاتل خیلی وقت داشته تا به راحتی از آنجا بگریزد.
نوع صحنهی قتل نشان دهندهای این است که قاتل فردِ کم تجربه و بی اطلاعی نبوده است، روی قتل پالمه کار شده و قاتل از برنامهی زندگی وی با خبر بوده است، ایرادِ بزرگِ دیگری که به سازمان امنیت سوئد گرفته میشود ـــ همین است، چطور برای یک آدمِ به این بزرگی؛ امنیتِ لازمه را ایجاد نکردند؟
چرا پالمه چیزی به معتمدینِ خودش نگفته است؟ هیچ گونه مدرکی دالِ بر اینکه در واقعیت پالمه به روی چه چیزی کار میکرده ـــ نیست، این همه حرف زده و گفتند، ولی نه مدارکی کشف شده و نه کسی چیزی میدانسته است، هر چه بوده ـــ آنقدر عمیق پاکسازی شده که به گمانم هیچگاه نفهمیم علتِ ترورِ پالمه چه بوده است.