نای عشقم تشنه لبهای تو

خامشم دور از تو و آوای تو

نام عشقم تشنه لب های تو لب های تو

همچو باران از نشیب دره ها میگریزم میگریزم خسته در صحرای تو

می گریزم خسته در صحرای تو صحرای تو

مستم از یک لحظه دیدارت هنوز هنوز

وه چه در مستی هاست در صهبای تو صهبای تو

همچو باران از نشیب دره ها می گریزم خسته در صحرای تو صحرای تو

مستم از یک لحظه دیدارت هنوز  هنوز

وه چه  مستی هاست در صهبای تو صهبای تو صهبای تو .

 

شعر: محمدرضا شفیعی کدکنی