بلاگ
نظرات
تازه ترین بلاگ های Fred
نامردی بنام نیک آهنگ کوثر در اسرائیل/ویدیو
Fred | ۶ سال قبل
۰ ۱۸۹۲
آهای ایرانی برو گمشو/ویدیو
Fred | ۶ سال قبل
۰ ۱۷۴۵
جفتک انداختن و شجریان /ویدیو
Fred | ۶ سال قبل
۰ ۱۶۷۲
هنر و زندگی با فیروزه خطیبی: گفتگوی شب های بخارا با گلی ترقی
HonarvaZendegi | ۲ ساعت قبل
۰ ۵۱
دسته: تعیین نشده


بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان به زشتی برد
_______________________
شما همان عامل و مامور ساواک برای پاپوش درست کردن و لودادن این گروه هستید که در بلاگ هم به او اشاره شده؟
دقیقاً. ولی این دلیل نمیشود شما به آنها بی احترامی کنید.
بی احترامی را آنکسی کرد که قتل آنها را تسهیل کرده و حالا هم میگوید از آن کردۀ خود نتنها پیشمان نیست، هزار بار دیگر هم اتفاق بیافتد باز همان کار را میکند.
همه در یک بازی شرکت کردند که قوانین ان را میدانستند مرگ و زندگی و زندان و شکنجه و قهرمان شدن و یا ضد قهرمان بودن. اما شما به آدمهائی بی احترامی میکنید که رویاهای بزرگ و انسانی داشتند. میتوانید اعتقاداتشان را زیر سوال ببرید و نه شخصیتشان را.
همه در یک بازی شرکت کردند که قوانین ان را میدانستند مرگ و زندگی و زندان و شکنجه و قهرمان شدن و یا ضد قهرمان بودن. اما شما به آدمهائی بی احترامی میکنید که رویاهای بزرگ و انسانی داشتند. میتوانید اعتقاداتشان را زیر سوال ببرید و نه شخصیتشان را.
----------------------------------------
دو نکته:
-برای شما بازی بوده و برای آنها آرمان، آنچه من در این بلاگ به آن حمله کرده ام نه شخصیت آنان، بل، اعتقادشان در دستیابی به آرمانشان از طریق بلاهت مخلوط کردن دو متضاد، مشتقات کمونیسم با اسلامیسم، مخلوطی که الان ایران از نتیجۀ آن به خاک سیاه نشسته.
-این شما هستید که شخصیت آنها را هدف قرار دادید و هنوز که هنوز است از آن شکاری که کردید ابزار افتخار هم میکنید.
I think Mr. Fetanat should not be harrassed for his choice decades ago
_____________________________
What choice & harrasment you're talking about
Also thank you for your discreet repost of my comment. It is not lost on me
Your comment had made a vague point; I was asking for clarification, wanting to leave it opaque is your prerogative.
BTW, this is the Persian section and some readers might not know English. writing in Persian, even with English letters would help.
فرد
من نمیدونم چرا این فیلم اخیرا انقدر مورد توجه همگان در اینترنت قرار گرفته، در حالیکه مدتها پیش در همین اینترنت پخش شده.
در هر حال، فکر میکنم شما و برخی دیگر، از این جمله "من میخواهم بمیرم" گلسرخی، استنباط غلطی کرده اید، که متأسفانه مرتب هم همه جا داره تکرار میشه.
بنظر من (نظر شخصی از روی استنباط و تجربه شخصی) این حرف گلسرخی رو نباید بصورت یک جمله مفرد از تمام جریان گفتگو، استخراج کرد و روی آن بحث کرد.
توجه کنید که یک شاعر روشنفکر، زندانی میشه و شکنجه میشه بدون اینکه هیچ مدرک مستدلی بر علیه او در دسترس باشه. این شخص دو سال در زندان میمونه، از همسر و فرزندش دوره و مرتب به او فشار میارند که بیا به کاری که نکردی اقرار کن.
وقتی که دو سال شکنجه رو تحمل کرد، تازه به دادگاه احضار میشه برای یک اتهام جدید که اصلا روحش هم از اون خبر نداشته و افراد گروهی هم که به عنوان همکارانش معرفی شده اند، نمیشناخته.
خوب، وکیل اون دادگاه هم که خودشون تعیین کرده بودند و دیدیم که چندان حرفی برای رد اتهامات نزد و فقط از در عذرخواهی در اومد.
پرویز ثابتی جانی هم که همه میدونند اون نمایشنامه رو ساخته بود که یک چند نفر رو علنی محکوم کنند و یکی دو نفر رو از اون میون اعدام کنند که جوانهای ملت رو بترسونند تا مردم حساب کار خودشون رو بکنند.
در چنین شرایطی به یک شخصه آتشی مزاج مثل گلسرخی که کینه اونها رو به دل گرفته، از اینهمه نا مردی و ظلم و ستم بی روا، میان میگن" آقا بیا فرجام رو امضا کن که شاه تو رو ببخشه!"
خوب گلسرخی هم در جواب میگه: فاک یو! نخواستم اون بخشش کثیفتون رو! اصلا من گناهی نکردم که حالا بیام تقاضای بخشش کنم. بعد از اینهمه ظلم و ستم و اتهام نا روا، تازه بیام تقاضای بخشش از شما کون ناشورها بکنم؟ خیر آقا جان... اصلا بیخیال... من میخوام بمیرم.
والله اگه من هم بودم در اون شرایط و اون مقطع سنی، شاید همین کار رو میکردم.
گلسرخی به خاطر عقیده خودش خودکشی نکرد.
این درست نیست!
گلسرخی به عنوان اعتراض به این روش ناجوانمردانه، فقط تقاضای عفو و فرجام رو نکرد.
این دو با هم مغایر است.
منتها، امروز جای خیلی از معانی با هم عوض شده و دوستان اصرار داران که بنا به میل خودشون، این حرکت گلسرخی رو تفسیر کنند.
که این هم کار درستی نیست.
گلسرخی ابله نبود. چرا ابله؟
چون حاضر نشد که در برابر زور و ستم زانو بزنه و برای جان خودش چانه بزنه؟
مگه بقیه که فرجام رو امضأ کردند و عفو شدند، بعد از اون چه غلطی کردند؟
نمونه بارزش همین خانوم شکوه پاسارگاد باستان شناس!
جناب فطانت
سوال من از شما این است که اگر شما ساواک را با خبر نساخته بودید و این گروه آرمان گرا و ناشی با آن کلت شکسته همه اعضای گروه و شاید ولیعهد و یا شهبانو فرح را به کشتن داده بودند آیا امروز مستوجب توبیخ بسیار نبودید؟ بنده وقت نداشته ام که این فیلمها را دیده و یا کتاب شما را بخوانم اما میدانم که هرگز دوست ندارم در آن شزایطی که شما قرار داشتید قرار بگیرم. بنده به سهم خود فکر میگنم که تاریخ و آن چه حاصل آن حرکتهای چریکی شد شما را تبرئه کرده است.
جناب دیوانه! شده های تاریخ را نمیتوان ناشده کرد. همه چیز همین گونه اتفاق افتاده است که اتفاق افتاد. هم شخصیت آدمهای این ماجرا و هم شرایط، تاریخ مملکت ما را چنین رقم زد. کمتر کسی تاکنون جرئت کرده است که مثل شما در مورد من حرف بزند و این هم شاید به دلیل دیوانگی شماست. آدمهای عاقل معمولاً ترجیح میدهند به من دشنام دهند تا فضائل اخلاقی و قهر انقلابی خود را با کمترین هزینه اثبات کنند، یک ارتش نامرئی و بی چهره و صورت. کتاب من حدودآ بیست هزار نسخه چاپی فروخته شده و ده هزار بار دانلود شده است و هنوز تا این لحظه هیچکدام از سلحشوران طیف چپ در باب این کتاب اظهار نظر نکرده است چون اعتراف به اشتباهات سخت است.
امیر حسین فطانت، نقش بچه پر روئی را بازی می کند که دلش می خواهد مردم فراموش کنند، که خیانت و لو دادن تاریخ مصرفش تمام نمی شود، هجویه های او در مورد انقلابیون، چیزی از بار خیانت او نمی کاهد. بی خود می خواهد از گذشت زمان برای خود آبرو بخرد! مردم کسی را را که برای نجات جانش، به هر رو جان های شیرین رفیقانش را طعمه می کند، جز خائن نمی نامند.
وقاحت این مردک حد و حساب نداره
آقای روزبه گیلانی! جنگ با پیاده نظام یک ارتش شکست خورده برای من هیچ لذتی ندارد وقتی سردارانشان پنهان شده اند. جنابعالی که حتی یک روز روی صندلی بازجوئی ننشسته اید، یک سیلی برای عقایدتان نخورده اید، یک روز زندان نرفته اید و حتی فیلم ها و کتاب مرا ندیده و نه خوانده اید جای خود دارد. شما و امثال شما حق دارید هرکه را خواهید به عنوان قهرمان بپرستید و به هر روایت ابلهانه ایمان بیاورید و هر نظری را در مورد من دارید تا انتهای تاریخ داشته باشید من مزاحمتی برای هیچکس ایجاد نمی کنم و ضمنن زندگیم را نیز بر اساس اعتقادات شما تنظیم نمی کنم. شما حتی یک فصل از زندگی مرا نمی توانید زندگی کنید. آنها که داستان را فهمیده اند سکوت کرده اند و قلم بدست کسانی امثال حضرتعالی است که فقط عربده کش و فحاشند.
آنچه میگویم بقدر فهم توست...مردم اندر حسرت فهم درست
سوری خانم:
فرموده اید:
"شما و برخی دیگر، از این جمله "من میخواهم بمیرم" گلسرخی، استنباط غلطی کرده اید، که متأسفانه مرتب هم همه جا داره تکرار میشه.
بنظر من (نظر شخصی از روی استنباط و تجربه شخصی) این حرف گلسرخی رو نباید بصورت یک جمله مفرد از تمام جریان گفتگو، استخراج کرد و روی آن بحث کرد."
چه باعث میشود که گمان کنیم شما "گلسرخی شناس" هستید و بقیه نیستند؟
چه عیبی دارد کسی بخواهد بر سر عقیده اش جان ببازد؟
مگر تقزیبا همه- دوستان و دشمنان- این عقیده را راجع به او ندارند؟
تازه، مگر شما اطلاع خاصی از جریان این پرونده دارید که میفرمایید :
"یک شاعر روشنفکر، زندانی میشه و شکنجه میشه بدون اینکه هیچ مدرک مستدلی بر علیه او در دسترس باشه."
از منبع موثقی این اطلاعات را دریافت کرده اید، و آیا این منبع موثق، در دسترس همه هست، یا فقط شما به او دسترسی دارید؟
آنجایی که بعضی جواب ها را نداریم، که قرار نیست برای خودمان جواب خلق کنیم.