من خودم دانم چه گویم با خدا

ای رژیم قتل و بیداد و فریب
دولتِ نالایقان ِ نا نجیب

ای که بردی آبروی کشورم
جان ستاندی از جوانان در برم

دیگر اکنون سرنگونت می کنم
زود از این کشور برونت می کنم

من نمی خواهم ولی یا رهبری
زورگویی، مستبدی، سروری

از حکومت، دین خود سازم جدا
دین هرکس، بین او هست و خدا

کس نمی خواهم شود دلال ِ من
با خدا گوید سخن زاحوال من

من خودم دانم چه گویم با خدا
احتیاجم نیست بر لفظ شما

گرخدا باشد علیم و با بَصر
از زبان پارسی دارد خبر

خلق ما دیده، جنایت ها ز تو
خون ما می ریزد از چنگال تو

ملت ما زهدِ زشتت دیده است
بر تو و آیین تو خندیده است

رو دکان در جای دیگر باز کن
حقه، در جای دگر آغاز کن

خاک ما، مسموم شد از مکر تو
پا ک می سازم وطن از شر تو


مهرِ ایران

http://www.iroon.com/irtn/blog/2460/

http://iranian.com/posts/view/post/19424

مهره دیگر ملایان

http://www.iroon.com/irtn/blog/2316/

http://iranian.com/posts/view/post/18526