در پرواز

 دلم

وارد ابری سرد شد

سوت کشید

پرده ناله را درید

گریه کرد از ماورای خواب

اشکهایش شدند باران خزان

 

پرواز دلم

کوتاه شد در تاریکی شب

آمد به پشت بام درد

کسی نبود در انتظار

کام دلم گسیخت از زمان

 

داد دلم

سکوت شهر را شست

تک تک ساعت خفیف شد

سوال بی جواب مانده برام

این دل ما مردنیست

یا پیش از این مرده است

اورنگ

Oct 2012