برای توصیف شریعتمداران مُعمم و مُکلای "اصلاح طلب" و غیرۀ ایرانی کُش و ایران ویران کُن باید واژهای جدید اختراع کرد.

به انشاء جدید محمد خاتمی نگاهی بیاندازید تا دریابید چرا واژه هایی مانند وقاحت، رذالت و دیگر از ایندست در توصیف اینان قاصر میباشند.

همانانی که امامشان بانی تا کنون  ۳۶ سال  توحش، ترویج تروریزم بین المللی، نفرت پراکنی مداوم علیه دیگران، صدور فتوا و تعیین جایزه نقدی برای قتل نویسندگان در اقصی نقاط جهان، دخالت نظامی در امور دیگر کشورها و .... هستند، از این حرفها میزنند:

" آیا فکر کرده‌ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافت‌های علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومت‌های فاسد و قدرت‌های توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟"

انگاری حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی ساکن کرۀ مریخ است و خبر ندارد که حکومتی که برای تداومش زور میزند چه بلایی سر ایران، ایرانی و جهان آورده.

اگر دانش لغوی شما قد میدهد، چه واژه ای برای توصیف اینان باید بکار برد؟

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک  

 

بالا؛ اثر نیک آهنگ کوثر  

 وقتی که "رئیس جمهور " بود: