آیا گروه های سیاسی بیدارند؟ / دانشجو

دانشجویان و کارمندان وطن دوست ایرانی بازهم درسالن بزرگ دانشگاهی درامریکا گرد هم آمده و پیرامون مشکلات ایران گفتگو می کردند. دیر رسیدم اما می توانستم متوجه ی عشق و اندوه و ناکامی و خشم در گفتگوها بشوم. در مورد ستمگری و استبداد آخوندی، وضع غیر قابل تحمل هموطنان در کشور، خطرات خارجی ، و نادانی و حماقت دولتمردان بحث می شد. حاضران بویژه از مدیران حزبها وگروه های مختلف سیاسی گلایه جدی داشتند. می گفتند این گروه ها اغلب انگار که  خوابند یا نیستند.  وقتی می خواهند خودی نشان دهند، با هم می جنگند. آنها که از ابتدا به رژیم آخوندی پیوسته و کمک دادند و به اشتباه خود پی بردند، هنوز هم به مردم روی نیاورده اند. این گروه ها در مدت سی و چند سال، از آزادی و دموکراسی حرف زده اند ولی هنوز هم نتوانسته اند چند اصل مشترک بیابند و بر اساس آنها، آزادانه و دموکرات منشانه با هم متحد شوند و برای نجات ایران کاری انجا م دهند. آیا اعضای این حزبها و گروه ها از مدیران خود نمی پرسند:

هستی نشانه دارد، آثار بودنت کو؟

در ظلمت ست میهن تدبیر و چاره ات کو؟

تا جنبشت نبیند، دشمن نمی گریزد

امروز اگر نجنبی، وقتِ دوباره ات کو؟

 

حاضران می گفتند ماخارج نشینان که آزادتریم، باید بیشتر تلاش کنیم تا راهی باز کرده و هموطنان زندانی و بجان آمده را یاری دهیم. یکی از آزادی خواهان مشهور در نشست، خشمگین فریاد زد:

                                                                                                                                       وطنم دارد از دست می رود، مردمانم گرسنه و در رنجند، آخوندی که خود را قیم مردم خوانده، سکوت پیوسته ما را چنان دلخواه و تشویق کننده یافته که به تدریج از روضه خوانی خجالتی به مستبدی پررو و وقیح تبدیل شده، ایران در دست نادانان بی صلاحیتی قرار گرفته که نمی دانند آنرا به کجا می برند و غربیها در کمین پاره پاره کردن کشورم هستند. حرف و ستیزه با خود دیگر بس است.  من از این دموکراسی که به خود زنی و بی حرکتی انجامیده خسته شده ام. 

                                                                                                                                      

 او که بغض گلویش راگرفته بود نوشته ای را بین مردم پخش می کرد و با صدایی لرزان می گفت: ببینید، بخوانید و بگویید دیگر منتظر چه نشسته ایم، چرا کاری نمی کنیم؟ خرد و مهارت و سیاستمداری خود را کی بکار خواهیم گرفت؟ ما در ساحل نشستگان چه چیزی را می جوییم که گرانتر و گرامی تراز نجات ایران و ایرانی می باشد؟                                                                                                       به نوشته ای که داده بودنگاه کردم. فهرست درد ها و رنج های آشنا بود. یادم افتاد به مقاله ی " گناه نابخشودنی" و زجر و دلپارگی که ضمن نوشتنش حس کرده بودم. دلم به درد آمد، با او همدرد بودم. می خواستم بالا آورم. راستی سکوت تاکی؟ گروه ها چه وقت بخود می آیند و از ستیزه با یکدیگر دست برمی دارند؟ کدام مدیر حزب رشد لازم را دارد تا اولین قدم بسوی اتحاد و یگانگی بردارد؟؟؟؟؟

همه حاضران غمگین و متفکر فهرست نوشته را می خواندند:

                                                                                                                                         -  ریاکاران به کمک خارجیان و به نام خدا و دین کشورتان را واژگون کردند، نفهمیدید و پذیرفتید.

 - ریاکاران آشکارا به شما وعده های دروغ دادند و عمل نکردند و سکوت کردید.

- ریا کاران رشید ترین سربازان میهنتان را درجلو چشمانتان کشتند، وسکوت کردید.

- ریا کاران ایرانیان پیرو ادیان دیگر را تحمل نکرده و نمی کنند وشما می پذیرید.

- ریاکاران شما را صغیر و ناتوان شمرده و روضه خوانی را قیم و ولیتان کرده اند و سکوت کرده اید.

- ریا کاران بهترین فرزندان شما را به عنوان راستی، چپی، میانه، مجاهد، توده ای، فدایی، شاهی، روشنفکر،بهایی، مسلمان از دین برگشته، گرفته و پرپرمی کنند و شما سکوت می کنید.

- ریاکاران نام کشورتان را در دنیا زشت کردند و سکوت کردید.

- ریاکاران با زنان شما مثل زنان بیابانگردان  1300 سال پیش رفتار می کنند و شما ساکتید.

- ریا کاران رسوم ایرانی را "مال احمق ها" دانسته و می دانند و سکوت می کنید.

- ریاکاران تاریختان راوارونه نوشتند و شما سکوت کردید.

- ریاکاران بر پرچم ملی شما نامی بیگانه چسباندند و ندیده گرفتید.

- ریاکاران ثروت های ملی شما را چپاول کرده و می کنند و شما سکوت کرده اید.

- ریاکاران پولی را که باید صرف رفاه و پیشرفت کشور شود دراختیار بیگانگان می گذارند و شما سکوت کرده اید.

- ریاکاران که تاب دیدن موی زنی را ندارند، دختران و زنانتان را به فحشا کشانده اند و شما سکوت کرده اید.

- ریا کاران  فرزندانتان را، معتاد کرده اند و سکوت کرده اید.

- ریا کاران دلاوران آزاده کشورتان را به زندان انداخته و مورد تجاوز قرار دادند و سکوت کرده اید.

- ریا کاران بزرگان خدمتگزار کشورتان را کوچک شمردند و شما با آنها همزبان شدید.

- ریاکاران برای رونق دکان خود هرعرب زاده ای را به عنوان امام زاده معرفی کردند و شما برچشم گذاشتید.

- ریاکاران کشورثروتمند شما را به گداخانه ی یارانه ای تبدیل کردند و شما بخشش دانستید.

- ریاکاران ندا ،سهراب، اشکان،هاله و...............  کشتند و هنوز ساکتید.

- ریاکاران در بین شماتخم تفرقه پاشیدند و شما در دامشان افتادید.

- ریاکاران کشورتان رابسوی جنگ و تجزیه می کشانند و شما ساکتید.

- ریاکاران شما را بازیچه انتصابات (انتخابات) خود می کنند و شما بازیچه می شوید.

- بیاد داشته باشید که ریاکاران تجاوزگر تا هنگامی ایستاده اند که شما نشسته اید.

- بیاد داشته باشید که شرط پیروزی شما اتحاد می باشد. اتحاد، اتحاد، اتحاد.

گناه نابخشودنی

http://www.iroon.com/irtn/blog/1671/

خوندها بزرگترین عامل عقب ماندگی ایران

http://iroon.com/irtn/blog/1632/

آخوند شناسی قدمی در راه آزادی ایران

 http://iroon.com/irtn/blog/1641/

چرا به رژیم آخوندی رای نمی دهم؟ / دانشجو

http://iroon.com/irtn/blog/1587/

بازیچه نمایش انتخابات

http://iroon.com/irtn/blog/1608/

آخوند بزرگترین عامل عقب ماندگی ایران / دانشجو

 

http://iroon.com/irtn/blog/1632/