فیلم سینمایی مرد حنجره طلایی تنها فیلمی است که اکبر گلپایگانی دران نقش آفرینی کرده است.درین فیلم استاد گلپایگانی ۵ ترانه را اجرا می‌‌کند،آهنگساز و ترانه سرای این ترانه ها انوشیروان روحانی و بیژن ترقی هستند.

منم اسیر آن گل که با جفا قرینه  بود بلای جانم ولی بلا نبینه

دلم خواهد که تنها دهانت را ببوسم   بگو پ تا سرت را ببوسم یا نبوسم

تو گفتی که دردم را بدانی  نگفتی که از پیشم برانی

تو مهری تو ماهی ولی نامهربانی مرنجان ز خویشم که تو شیرین زبانی

گر زنده ام به خاطر مهر و وفای توست    عمری اگر که می گذرانم برای توست

 ***

درد دل دیوانه را، دور از تو گویم با خدا     در موج غم افتاده ام، چون کشتی بی ناخدا

ای ماه تابونم گلی         ای راحت جونم گلی

عشقم تویی    دینم تویی     ایمان و آیینم تویی

خداوندا در این دریا منم بازیچه توفان     پریشانم خروشانم چو ماهی خسته و نالان

***

درد دل دیوانه را، دور از تو گویم با خدا     در موج غم افتاده ام، چون کشتی بی ناخدا

ای ماه تابونم گلی         ای راحت جونم گلی

عشقم تویی    دینم تویی     ایمان و آیینم تویی

***

در این فصل جوانی بهار زندگانی  اگر می توانی

که در نیا نماند بجز مهربانب هم هزندگی را مخور تا می توانی

بیا تا به شادی


***

آهنگساز: همایون خرم

ترانه سرا: رحیم معینی کرمانشاهی

 

(ای ساقی) پیاله پر کن        دریای روحم را ز ناله پر کن 

کز رنگ و ریا بیچاره شدم ساقی کجایی؟         در شهر جنون آواره شدم ساقی کجایی؟

ای ساقی من عمر دوباره ای ندارم       با جامی مستم کن که چاره ای ندارم

کز رنگ و ریا بیچاره شدم ساقی کجایی؟         در شهر جنون آواره شدم ساقی کجایی؟

 

  اجرای ارکستری  

شور زندگی در نگاه تو  جان خسته ام در پناه تو

(شو همخانه دل بشنو تو شبی افسانه دل   جان پروانه تو پروا نکند دیوانه تو)

خدایا به عهدی که من با جانان بستم

خدایا تو دانی که از جام پیمان بستم

به محبت خو کردم به وفا رو آوردم   غم عشقت را چون  جان به کنارم پروردم

گر چه مجنونم و صحرای جنون جای من است   لیک دیوانه تر از من دل شیدای من است

 

***

من یار پیمانه ام با غم ها بیگانه ام 

دل من خواهد که شبی باشد   لب مشتاقم به لبی باشد

من مشتاقم تا ز لبت بوسه ربایم  بر چهره تو در دل شب در بگشایم

تو شیرین لب نمی آیی در آغوشم  کجا هستی مگر کردی فراموشم

تو هستی پرتو ماهم  تویی یار دلازارم

ز خوبان جهان تنها   تو را خواهم


فیلم مرد حنجره طلایی در سال ۱۳۴۷ شمسی‌ ساخته شده است و نویسنده و همینطور کارگردانِ آن مهدی میثاقیه می‌‌باشد.

در کنارِ اُستاد گلپایگانی ؛همایون و سهیلا نیز درین فیلم نقش آفرینی می‌‌کنند.داستانِ فیلم از این قرار است که مردي جوان، فقير و گمنام است ولي دوستي مهربان و نامزدي دوست داشتني دارد. اين دو به او براي آينده اميدواري و اطمينان مي دهند. طي جرياناتي جوان با صداي خوشي كه دارد به خوانندگي روي مي كند و به زودي عنوان مرد حنجره طلايي را مي گيرد.او چندي نمي گذرد كه اسير دام زني هوسباز شده و از همه چيز و همه كس دور و دورتر مي شود. اما طي حادثه اي ناگهان به خود آمده و خود را از بندها مي رهاند ولي به بخشش دختر محبوب و دوست قديمي اميدوار نيست. اما آن دو يكبار ديگر او را مي پذيرند و زندگي تازه اي را آغاز مي كنند.

استاد گلپایگانی علاوه بر اجرا کردن بی نقص و استادانه گوشه ها و دستگاه ها ،کارهای بسیار پایه ای و اجرایی در موسیقی ما انجام داده است که حق بسیار بزرگی بر گردن موسیقی ما دارد.

امیدواریم که ایشان همیشه سلامت و موفّق باشند.