چنین گفت
نظرات
تازه ترین چنین گفت های Fred
اگر آمریکاییها از حد شعار علیه سپاه، یک قدم پا را فراتر بگذارند، خودشان میدانند با چه مصیبتهایی مواجه خواهند شد.
Fred | ۵ سال قبل
۰ ۵۳۴
آمریکاییها به خیال خود علیه سپاه و در واقع علیه انقلاب و ایران نقشه میکشند و گربهرقصانی میکنند، البته این خباثتها به جایی نخواهد رسید و با برگشتن کید و فریب آنها به خودشان، دشمنان جمهوری اسلامی مانند ترامپ و احمقهای دور و بر نظام حاکمه آمریکا در حال حرکت به سمت حضیض هستند
Fred | ۵ سال قبل
۰ ۵۵۶
همو نبود که در پی خیانت به جوانهای پاسارگاد در گفتگویی با بیژن فرهودی گفت که «برای من پادشاهی سمبولیک جذابیتی ندارد»؟
پادشاهی سمبولیک که جذابیتی ندارد، برای پادشاهی غیر سمبولیک هم اولین کسی خواهد بود که مقابلش خواهد ایستاد. خب یکباره بگو من رسماً به قانون اساسی مشروطه پشت کردهام. میدانیم که کردهای. ولی آن را بگو.
آیا جواب تهمت "خیانت" را مردم ایران در اعتراضات سراسری اخیر با شعارهای پهلوی خواهی ندادند؟
آیا پس از تجربۀ چهل سال گذشته، "قانون مشروطه" که نظارت روحانیون بر مطابقت با موازین شرعی جزء لاینفک آن است، دیگر تو کت هیچ آزاده ای میرود؟
اصل دوم متمم قانون اساسی میگوید :
.... رسماً مقرر است در هر عصری از اعصار، هیاتی که کمتر از پنج نفر نباشد از مجتهدین و فقهای متدین که مطلع از مقتضیات زمان هم باشند به این طریق که علمای اعلام و حجج اسلام مرجع تقلید شیعه، اسامی بیست نفر از علما که دارای صفات مذکوره باشند معرفی به مجلس شورای ملی بنمایند، پنج نفر از آنها را یا بیشتر به مقتضای عصر، اعضای مجلس شورای ملی بالاتفاق یا به حکم قرعه تعیین نموده به سمت عضویت بشناسند تا موادی که در مجلس عنوان میشود به دقت مذاکره و غور رسی نموده. هریک از آن مواد معنونه که مخالفت با قواعد مقدسه اسلام داشته باشد طرح یا رد نمایند که عنوان قانونیت پیدا نکند و رأی این هیئت علما در این باب مطاع و بتبع خواهد بود و این ماده تا زمان ظهور حضرت حجة عصر عجل الله فرجه تغییرپذیر نخواهد بود…
سر اعلیحضرت با کونشان بازی میفرمایند.
تنها مرتجعان تودهای و مصدقی از تماشای این صحنه لذت میبرند.
جواب ایندست استدلالات صد البته دندانشکن وسط یک بحث متمدنانه، خاموشی است.
گفتگوی متمدنانه با مرتجعان معنا ندارد. بنای گفتگوی متمدنانه این است که بدیهیات مفروض گرفته شوند و تمایلات فردی بدیهی جلوه داده نشوند. اینکه قانون اساسی شامل اصلی مشابه «ولایت فقیه» است، اینکه مشروطهخواهان تنها با این عقب نشینی قادر بودند بخشی از آرمانهای تجددگرایانهٔ خود را نجات دهند، اینها همه به تاریخ و به کتب تاریخ تعلق دارند و جای بحث ندارند. بحث از آنجا شروع میشود که «با آنچه که داریم قدم بعدی چیست». نفی اساس آنچه که داریم بجز نفی تجددگرایی هیچ معنای دیگری نمیدهد.
این را بارها گفتهام، اینجا هم یک بار دیگر، و با کپی کردن کامنتی که اخیراً در کیهان گذاشته بودم تکرار میکنم. من با امثال شما بحثی ندارم.
«قانون اساسی مشروطهٔ پادشاهی تنها سند قانونی و مشروع تجددگرایان در تاریخ معاصر ایران است که تاکنون با هیچ فرایند مدرن و دموکراتیکی تغییر نکرده است. این یک نظر شخصی نیست. یک فاکت تاریخی است. اپوزیسیون رژیم اسلامی تنها کسانی هستند که تجددگرا هستند و از ویژگیهای بنیادی تجددگرایی، قانونمدار بودن و احترام به مبانی قانونی و فرایند قانونی است. بنابراین طرح دستهبندیهایی چون «جمهوریخواه» و «مشروطهخواه» از مبانی تجددگرایی فاصله میگیرد. این که ایران به یک قانون اساسی جدید و مدرنتر نیاز دارد -هرچه باشد- به همان اندازه بدیهی است که موضوعیت ندارد.»
قانون مشروطه یا ملاک است یا نیست. اگر هست، پس آن اصل به گفتۀ شما مشابه "ولایت فقیه" را نمیشود فاکتور گرفت و گفت متعلق به تاریخ است .
در ضمن، امثال من پوستش کلفت است و با متلک مانند شما که سهل است، رکیک ترین دهان دریدگی هم نمیتواند از گود بدر کند.
مغزت نمیفهمد. اصرار کردی، توضیح دادم. انتظار فهمت را نداشتم. خداحافظ.
ایندست بحث ها برای دیگران که احتمالاً تماشاگر آن هستند میتواند مفید باشد.
همانطور که گفتم پوست کلفت است و هرچه هم تهاجم کلامی شود، راه به دهی نمیبرد و پاسخ همگون نخواهد داشت.
هر ۵۰ یا یا ۷۰ سال یکبار قانون اساسی نوشتن دیوانگیست (پیشنهاد او در مورد شکل دولت موقتی پس از برداشتن رژیم فعلی و تشکیل مجلسی موسسان در همان مصاحبه). همان تکرار اشتباهات با توقع نتیجه دیگریست که در نوشتار های دیگر خودت و به گفته خود رضا پهلوی فاجعه ایرانیست. متمم را بهانه نکرده با ولایت فقیه هم مقایسه نمیتوان کرد چون بخوبی واقفید که هییت را نمایندگان انتخاب نموده و دایمی نیست پس سیخ زدن الکیه. رضا پهلوی در یک سخنرانی بسیار جالب چند سال پیش خود را بعنوان تنها مظهر یا سمبل تجدد شناخت و بحث بسیار متقاعدکننده ای کرد که تنها کسی است که میتواند آن نقش را در اتحداد برای آزادیخواهان اجرا کند. بخوبی میداند که قانون مشروطه نتیجه آمال تجددخواهان بوده و هست که «میان بر» زدن دو جدش با پشت کردن به آن به مقتضی زمان (و مصدق شارلاتان السلطنه جونت به دلیل خودبزرگ بینی) در آخر باعث موفقیت عوامفریبی مرتجعین شد. با شکست سوگندش به قانون اساسی چگونه میتوان به او اعتماد کرد؟ اما ۱) ما کس دیگری نداریم که نقش (سمبل تجددخواهی) ذکرشده را ایفا نماید و ۲) درهر صورت تصمیم نهایی با آنهایست که جانشان به لب آمده و جلوی ضرب و شتم رژیم مقاومت میکنند.